بسیاری از باغداران با پایان فصل برداشت، نفس راحتی کشیده و توجه خود را از درختان میوه برمیدارند، در حالی که این دورهی به ظاهر رکود، یکی از حیاتیترین مراحل برای تعیین باردهی مطلوب سال آینده است. تغذیه پس از برداشت، نه یک اقدام تشریفاتی، بلکه سرمایهگذاری هوشمندانه برای شکوفایی درخت در فصل بعد محسوب میشود. این مقاله به بررسی عمیق تاثیر تغذیه پس از برداشت بر باردهی سال بعد درختان میوه میپردازد.
چرا دوره پس از برداشت اینقدر حیاتی است؟
۱. ذخیرهسازی مواد غذایی: بلافاصله پس از برداشت میوه، درختان وارد فاز ذخیرهسازی فعال میشوند. برگها هنوز فتوسنتز میکنند و کربوهیدراتها (نشاسته و قندها) و عناصر غذایی جذب شده، نه به سمت میوهها، بلکه به سمت ریشهها، شاخهها و به ویژه جوانههای سال بعد هدایت میشوند. این ذخایر، سوخت اولیه رشد بهاره و گلدهی را تامین میکنند.
۲. تشکیل و تمایز جوانههای گل: در بسیاری از گونههای میوه (سیب، گلابی، هلو، گیلاس، بادام و …)، فرآیند تشکیل و تمایز جوانههای گل برای سال آینده دقیقاً در اواخر تابستان و پاییز سال جاری، پس از برداشت، آغاز میشود. کیفیت و کمیت این جوانهها مستقیماً بر تعداد و قدرت گلها و در نهایت میوههای سال بعد تاثیرگذار است.
۳. توسعه ریشه: پس از برداشت و با خنکتر شدن خاک، اغلب یک دوره رشد ثانویه ریشهها رخ میدهد. ریشههای سالم و فعال برای جذب آب و عناصر غذایی در اوایل بهار، قبل از فعال شدن کامل برگها، ضروری هستند.
۴. افزایش مقاومت زمستانه: درختانی که از ذخایر کافی برخوردارند، مقاومت بهتری در برابر سرمای زمستان و تنشهای محیطی دارند و با قدرت بیشتری در بهار جوانه میزنند.

تاثیر مستقیم تغذیه پس از برداشت بر باردهی سال بعد:
۱. افزایش کمیت جوانههای گل: تأمین عناصر کلیدی به ویژه نیتروژن (N)، روی (Zn) و بور (B) در این دوره، به تشکیل جوانههای گل بیشتر و با کیفیت بهتر منجر میشود. کمبود این عناصر در پاییز میتواند به طور قابل توجهی تعداد جوانههای گل سال بعد را کاهش دهد.
۲. بهبود کیفیت جوانههای گل: جوانههای گلی که با تغذیه کافی در پاییز تشکیل میشوند، قویتر بوده و میزان تبدیل گل به میوه (Fruit Set) را افزایش میدهند. این به معنای میوههای بیشتر بر روی درخت است. بور نقش ویژهای در گردهافشانی و لقاح دارد و کمبود آن در پاییز میتواند باعث ریزش گل یا تشکیل میوههای بدشکل در بهار شود.
۳. تامین انرژی اولیه رشد بهاره: ذخایر کربوهیدراتی و عناصر غذایی انباشته شده در پاییز، سوخت مورد نیاز برای جوانهزنی، گلدهی، تشکیل میوه اولیه و رشد شاخ و برگ در بهار را فراهم میکنند، قبل از آنکه سیستم ریشه بتواند به طور موثر مواد را از خاک جذب کند. درختانی با ذخایر ضعیف، شروع فصل ضعیفی خواهند داشت.
۴. تقویت سیستم ریشه: عناصری مانند فسفر (P) و پتاسیم (K) نقش مهمی در توسعه و سلامت ریشه دارند. کاربرد آنها پس از برداشت، سیستم ریشه را تقویت کرده و توانایی جذب آب و عناصر غذایی را در اوایل بهار افزایش میدهد.
۵. کاهش سال آوری (Alternate Bearing): در گونههای مستعد سال آوری (مانند برخی ارقام پرتقال، انار و …)، تغذیه مناسب پس از برداشت سال پرمحصول، به بازیابی توان درخت و تشکیل جوانههای گل کافی برای سال کممحصول بعدی کمک شایانی میکند. ذخایر کافی از باردهی سنگین یک سال، درخت را برای سال بعد خسته نمیکند.
عناصر کلیدی و زمانبندی تغذیه پس از برداشت:
1. زمان بهینه: بهترین زمان معمولاً 2تا ۶ هفته پس از برداشت و قبل از ریزش برگها است. در این دوره، برگها هنوز فعال هستند و میتوانند عناصر غذایی به ویژه از طریق محلولپاشی را جذب و به محلهای ذخیره انتقال دهند. کاربرد خیلی دیر (نزدیک به یخبندان) ممکن است موثر نباشد یا حتی خطرناک باشد (تحریک رشد دیررس).

2. عناصر حیاتی و روش کاربرد:
نیتروژن (N): مقدار متعادل نیتروژن برای تشکیل جوانه گل و ذخیره پروتئین ضروری است.
مهم: مقدار آن باید دقیق و بر اساس آزمون خاک و برگ باشد. نیتروژن زیاد و دیررس میتواند رشد رویشی دیررس را تحریک کرده، باعث کاهش مقاومت به سرما و تاخیر در خزان شود. معمولاً بخشی از نیاز سالانه نیتروژن در این زمان به صورت خاکی (ترجیحاً به فرم نیترات) یا همراه آبیاری داده میشود.
پتاسیم (K): نقش کلید در انتقال مواد، افزایش مقاومت به سرما، بهبود کیفیت میوه (سال بعد) و تقویت دیواره سلولی دارد. هم به صورت خاکی و هم محلولپاشی موثر است.
روی (Zn): این عنصر ستاره تغذیه پس از برداشت است. روی برای تشکیل هورمونهای رشد (اُکسین) و به ویژه تشکیل جوانه گل حیاتی است. جذب روی از خاک در خاکهای سرد بهاره بسیار کند است. محلولپاشی روی در پاییز با فرمولهای کلاته (1در هزار) بسیار موثر بوده و تاثیر چشمگیری بر افزایش تعداد جوانه گل دارد.
بور (B): برای گردهافشانی، لقاح، تشکیل میوه و انتقال قندها ضروری است. مانند روی، جذب آن در خاکهای سرد بهاره محدود است. محلولپاشی بور(0.5 در هزار) در پاییز تضمین میکند که این عنصر در زمان گلدهی در بهار در اختیار گلها قرار دارد. (احتیاط: بور در دوزهای بالا سمی است).
فسفر (P): برای توسعه ریشه و انتقال انرژی مهم است. معمولاً به صورت خاکی و قبل از دوره رشد ریشه در پاییز اعمال میشود.
کلسیم (Ca): اگرچه بیشتر بر کیفیت میوه سال جاری تاثیر دارد، اما تقویت دیواره سلولی میتواند به سلامت کلی درخت کمک کند. محلولپاشی آن در پاییز میتواند مفید باشد، اما جذب آن از طریق برگ نسبت به میوه کمتر است.
نکات اجرایی مهم:
1. آزمون خاک و برگ: اساس یک برنامه تغذیهای موفق، نتایج آزمون خاک و برگ است. این آزمونها کمبودها را دقیقاً نشان داده و از مصرف بیرویه کودها جلوگیری میکند.
2. آبیاری: آبیاری کافی پس از برداشت (آبیاری پاییزه) برای حل و جذب کودهای خاکی و ادامه فعالیت فتوسنتزی برگها بسیار حیاتی است. تنش خشکی در پاییز اثرات منفی تغذیه را خنثی میکند.
3. محلولپاشی: برای عناصر کممصرف (روی، بور، منگنز، آهن) و گاهی پتاسیم و اوره، محلولپاشی پاییزه مستقیمترین و کارآمدترین روش است، زیرا جذب از طریق برگ سریع بوده و مستقل از شرایط خاک (سردی، رطوبت، pH) است.
4. تعادل عناصر: توجه به تعادل بین عناصر (مثلاً نسبت کلسیم به بور، پتاسیم به نیتروژن) مهم است. یک متخصص تغذیه گیاهی میتواند برنامه متعادلی ارائه دهد.
5. مدیریت تلفیقی: تغذیه پس از برداشت باید بخشی از یک برنامه جامع مدیریت باغ باشد که شامل آبیاری، هرس، کنترل آفات و بیماریها (به ویژه بیماریهای برگ که فتوسنتز را کاهش میدهند) و مدیریت خاک است.
جمعبندی:
تغذیه پس از برداشت در درختان میوه یک استراتژی پیشگیرانه و هوشمندانه است که مستقیماً بر باردهی سال بعد (تشکیل و کیفیت جوانه گل، ذخایر انرژی، سلامت ریشه) تاثیر میگذارد. غفلت از این دوره حیاتی، به معنای از دست دادن بخش قابل توجهی از پتانسیل تولیدی درخت در سال آینده است. سرمایهگذاری در تغذیه هدفمند و به موقع پس از برداشت، با تمرکز ویژه بر عناصری چون روی و بور از طریق محلولپاشی و مدیریت متعادل نیتروژن و پتاسیم، کلید دستیابی به باغهای پربارتر، پایدارتر و سودآورتر است.
بدون کامنت !